علیرضا

نوشته هایی پراکنده درباره چیزهایی که فکر می کنم باید بگویم!

علیرضا

نوشته هایی پراکنده درباره چیزهایی که فکر می کنم باید بگویم!

علیرضا

واعظ مکن نصیحت شوریدگان که ما

با خاک کوی دوست به فردوس ننگریم

چون صوفیان به حالت و رقصند مقتدا

ما نیز هم به شعبده دستی برآوریم

از جرعه تو خاک زمین در و لعل یافت

بیچاره ما که پیش تو از خاک کمتریم

طبقه بندی موضوعی

یادداشتی بر " آگوست در بخش اوسیج"

شنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۰۲ ب.ظ

فیلم درباره ی زوجی کهنسال است، آن ها که سال هاست با هم زندگی کرده اند به لحظات آخر زندگی مشترکشان نزدیک می شوند، پیرمرد در حال استخدام پرستاری است و زندگی شان را برای او توضیح می دهد، همسر او مبتلا به سرطان دهان است و خرده گیر و معتاد به داروهای اعصاب. چندی بعد پیرمرد غیبش می زند، دخترانش و خواهرِِ پیرزن برای دل داری دادن و قوت قلب بودن پیش او می آیند که خبر می رسد پیرمرد خود کشی کرده است.

داستان درباره ی بازگشت دختران و دوباره جمع شدن این خانواده است، آن هم در بخش اوسیج ایالت اکلاهاما ، منطقه ای خلوت و غیر قابل تحمل برای دختران. در این مدت عقده های چندساله باز می شوند و از رازهای مگوی این چند سالِ خانواده صحبت به میان می آید. آخر سر این مشکلات حل نشده باقی می ماند و همه می روند و این بار پیرزن تنها می ماند و پرستارٍ سرخ پوستش.

فیلم از نظر بازی فوق العاده است، در راس بازیگران این فیلم مطابق معمول مریل استریپ عالی ظاهر شده است. او نقش پیرزنی مریض و معتاد به داروهای اعصاب را به خوبی در آورده است. تسلط او به کلام و لحن به او اجازه داده است احساسات مربوط به شخصیتش را به خوبی اجرا کند ؛ همچنین بازی جولیا رابرتس در نقش باربارا ( دختر بزگتر خانواده ) هم به شدت تحسین آمیز است. او نیز زنی مقتدر است که در کشمکش های زندگی شخصی اش به بن بست رسیده است و دوست دارد با احیای مادر و خانواده اش بار مسئولیت مدیریت خانواده را با موفقیت به دوش بکشد.

فیلم خود بیانگر خانواده های متزلزل آمریکا و شکاف نسل هاست. خانواده های سنتی که به منطقه ای کم جمعیت و غیر جذاب متعهد بوده اند و فرزندان آن ها که سرخورده از سال های کودکی و نوجوانی شان از این منطقه رفته اند و خود تشکیل خانواده داده اند و حالا با نسل بعدی شان در کشمکش هستند. فیلم پر از خیانت، دروغ و پیچیدگی های ناشی از بی صداقتی است که پس از سال ها و به دنبال پدر خانواده مطرح می شوند.

اما نقاط ضعف فیلم را شاید بتوان عدم پرداخت درست شخصیت های جانبی دانست. لحظاتی از فیلم به هر یک از افراد حاضر می پردازد و بعد آن شخصیت رها می شود و فیلم دیگر کاری با او ندارد. چارلز کوچولو کجا زندگی می کند، شغلش چیست ، چرا انقدر مهجور است؟ هنرمند است؟ شعر می گوید و می نوازد... خواهر کوچک تر چگونه زنی است؟ ولنگار است؟ اهل عیش است؟ چطور این قدر مهربان است؟ چرا او رفته است؟ و... سوال هایی است که فیلم سر نخی از پاسخ آنها به هما نمی دهد،

به طور کلی آگوست در بخش اوسیج؛ فیلمی است در جایی به دور از زرق و برق های شهر های مدرن ایالات متحده و روایت گر ۳ نسل و برخوردشان با یکدیگر و فضای پیرامونی شان.


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی