علیرضا

نوشته هایی پراکنده درباره چیزهایی که فکر می کنم باید بگویم!

علیرضا

نوشته هایی پراکنده درباره چیزهایی که فکر می کنم باید بگویم!

علیرضا

واعظ مکن نصیحت شوریدگان که ما

با خاک کوی دوست به فردوس ننگریم

چون صوفیان به حالت و رقصند مقتدا

ما نیز هم به شعبده دستی برآوریم

از جرعه تو خاک زمین در و لعل یافت

بیچاره ما که پیش تو از خاک کمتریم

طبقه بندی موضوعی

من، مادرِ مصطفی...

جمعه, ۹ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۴۲ ق.ظ

مصطفی احمدی روشن دی ماه 1358 به دنیا آمد، شناسنامه اش را شهریور گرفتند که یک سال زودتر به مدرسه برود. پسر بچه ی سخت کوش و بازیگوش در محله های همدان بزرگ می شود، با مسجد و قرآن آشنا می شود و رشد می کند. در مدرسه خیلی اهل درس نبوده و آنقدر میخوانده که باید، ولی برای کنکور با دوستش عهد کرده بودند که زیاد بخوانند. آرزویش شریف بود و یک سال هم پشت کنکور ماند تا برود شریف. مهندسی شیمی شریف... آنجا از سال سوم وارد پژوهش های جدی می شود ، علاوه بر بسیج و کارهای خیری که می کرده. بعدها پژوهشگاهی تاسیس می کنند و این تعهد و تخصص می شود ، پیشرفتِ فوق العاده ی چند ساله ی ایران در علم هسته ای.

کتابِ "من مادرِ مصطفی" شامل خاطره هایی از زبان مادر ، خواهر ، همسر و دوستان و مصاحبانِ شهید مصطفی احمدی روشن است. کتاب از کودکیِ مادر مصطفی آغاز و تا پس از شهادتش و حضور مقام رهبری در منزل شهید ادامه می یابد، روندی دل نشین که سراسر پاکی و صفای ِ زندگی شهید و خانواده اش را منتقل می کند. صحبت از مادری بزرگ است، مطلع است، پا به پای فرزندانش درس خوانده، به کلاس ورزش می رود و ایمانش آنقدر قوی هست که در راه هدفش بگوید "من برای پسرم گریه نمی کنم".

فارغ از این که با دیدگاه های سیاسی و خطِّ فکری احمدی روشن موافق باشیم یا نباشیم (که قطعا من نیستم) ولی کاری که او با اخلاص و تقوای بی نظیرش انجام داده برای شخص من خیلی عزیز است. کسی که تصمیم گرفت خلاف جریان آب حرکت کند، کسی که خودش دنبالِ علم واقعی بود، کسی که پایان نامه ای که 1 ماه زمان می برد را 1 سال برایش وقت گذاشت.

مخصوصا برای من و هم دوره ای های من که مهرماه طعمِ دانشگاه را خواهیم چشید، امیدوارم بتوانیم دِینی که احمدی روشن و امثال احمدی روشن بر ما دارند را ادا کنیم.

خدا رحمتت کند مرد بزرگ!

  • ۹۴/۰۵/۰۹
  • علیرضا علمدار

نظرات  (۱)

" (که قطعا من نیستم) " :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی