علیرضا

نوشته هایی پراکنده درباره چیزهایی که فکر می کنم باید بگویم!

علیرضا

نوشته هایی پراکنده درباره چیزهایی که فکر می کنم باید بگویم!

علیرضا

واعظ مکن نصیحت شوریدگان که ما

با خاک کوی دوست به فردوس ننگریم

چون صوفیان به حالت و رقصند مقتدا

ما نیز هم به شعبده دستی برآوریم

از جرعه تو خاک زمین در و لعل یافت

بیچاره ما که پیش تو از خاک کمتریم

طبقه بندی موضوعی

نقدی بر ترن

شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۱، ۰۷:۳۴ ب.ظ
نمایش ترن به نوشته ی حمیدرضا آذرنگ و کارگردانی نیما دهقان ، این روزها در سالن اصلی تئاتر شهر به روی صحنه می رود. ترن درامی قوی و تاثیر گذار است و حرفش که واقعیتی معاصر است را در قالب درام هنرمندانه به مخاطب می رساند. فارغ از هرگونه جزئیات می توان "ترن" را نمایشی موفق دانست چون به هدفش که فهماندن این حقیقت معاصر است رسیده است.
ترن روایتی است از یک نویسنده که صحنه ای را خلق می کند ، صحنه ای که بازگشت چند شهید از آسمان به زمین و دیدار با خانواده هایشان را روایت می کند. 
این روایت حاصل ترکیب چند اپیزود با هم است. کلّ زمینی ها مشکی پوش هستند و کل آسمانی ها سپید پوش. اما در این روایت اپیزودیک صحبتی از زندگی برخی شهیدان نمی شود که به بهانه ی " نمی خواد تعریف کنی ما باید بریم" توسط شهید ماس مالی میشود، البته نمی توان ایرادی به کار گرفت که علت این ناهماهنگی سانسور اپیزودی درباره ی یک فرزند شهید است.


 اگر این اپیزود حذف شده را هم کنار بگذاریم می توانیم به صحنه ای که امیر جعفری و سحر دولت شاهی در آن ایفای نقش می کنند به عنوان یک بدِ نمایش نگاه کنیم. دیالوگ ها و "تیپ" ها کلیشه شده هستند. این اپیزود داده ی  جدیدی به فهم ما درباره ی واقعه ی جنگ تحمیلی و آثارش اضافه نمی کند و اینجاست که حضورش خیلی جالب نیست! البته دیالوگی که امیرجعفری در انتهای اجرایش گفت به اندازه ی کافی تاثیر گذار بود تا احساسات " ایرانی ها " را تحریک کند. " اگه اینا نبودن الآن اسم دخترت جمیله بود " با این که جمله ی بسیار قدیمی و لوث شده است ولی هنوز که هنوز است تاثیر گذار است.
اما در آن سو اپیزود اول ( پدر پیر ) و اپیزود سوم ( یاسر و همسرش) اپیزودهای طلایی اثر هستند. گرچه از طنز تلخ کارگران نمی توان گذشت که هنرمندانه بازی شده و به موقع غم و شادی را منتقل می کند.
البته نقدی از اثر در سایت (www.theater.ir)  می خواندم که به درستی به اضافه کردن "شهید افغان" و " زلزله آذربایجان " ایراد گرفته بود. این 2 اتفاق اضافه شده به اثر خوب پرداخت نشده اند و لابه لای داستان نرفته اند. حس می شود صحنه های زلزله آذربایجان داستانی دیگر است...

به طور کلی ترن کار پر جرئتی است! اینقدر پر جرئت که به روند پر ایراد دفن شهدا در ارتفاعات ایراد بگیرد و از مشکلات نزدیکان شهدا به راحتی صحبت کند... کار هر کسی نیست. ترن نه آن قدر درگیر شعار شده بود و نه آنقدر درگیر حواشی ، ترن به سمت حرفش رفته بود و اگر ملاک ارزیابی مان تاثیر گذاری بر مخاطب باشد ،شاید بی انصافی باشد که به آن نمره ی کامل ندهیم.


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی